محل تبلیغات شما

مسخره است بعد گذر این همه وقت

من شبا کابوس میبینم که نمی دونم 

چه درس هایی مونده و چه درسهایی رو پاس کردم 

و توی خواب هم باز به آقای حقی مهربون که تو آموزش بود

پناه می برم

و اون میگه مدار 2 رو پاس شدی

اما مدار 1 رو بیا امتحان بده


و من اکثر شبا مجبورم یک مدار ac پر پیچ و تاب رو حل که نه

اما از سرم باز کنم

صبحا که بلند میشم

در حالیکه هنوز اضطراب دارم

یادم میافته که منو پرستو با هم پایان نامه مونو با میرزا بیگی

20 شدیم. 


و بعد یاد بقیه جزئیات خوابم می‌افتم 

یاد اینکه هنوز توی خواب منو پرستو فکر می کنیم 

که تا ابد شب و روزی نیست که از حال من بی خبر باشیم 


یاد اینکه چقدر خوش خیال بودیم که فکر می کردیم بعد از لیسانس

و یدک کشیدن اسم مهندس چه درهایی به رومون باز نشه 


و به این فکر می کنم که هر زمانی درخور شرایط و سنت و موقعیتت

خوش بختی ها و معضلات مقطعیت 

فکر می کنی آخرش همینه 

این  دیگه آخرین درجه است 


اما خیلی نمی گذره که دنیا ثابت می کنه 

اون لحظه ای که نه دمی باشه و بازدمی آخرشه

تا قبل اون 

شاید هنوز آخرین درجه از غم یا شادی

در انتظار ما باشه 


و ما هم هعی بگیم دیگه نمی تونم و باز بتونیم . 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها